«نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵»
«نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵»
که تعدادی از این سکهها طی کاوشهای باستانشناسی کشف گردیده و قابل توجهی هم که غیرمجاز یا مجاز به دست آمده در موزههای داخلی و خارجی نگهداری میشود؛ که میتوان نام حاکم، محل و سال ضرب را بر آنها خواند؛ و اکثر این سکهها مربوط به دوره ایلخانان مغول تعلق دارد و تعدادی از آنها هم متعلق به قرون سوم و چهارم قمری تاریخگذاری شدهاست که ضرب اسفراین نبوده فقط جنبه تجارتی داشتهاست. ناصر کاتوزیان نیز قید «بر حسب اتفاق و تصادف» را از عناصر تعریف ندانسته و آن را فقط در تشخیص دفینه مؤثر میداند. سوزان پترسون نیز اسگرافیتو را یکی از روش های تزیین سفال دوغابی چنین معرفی می کند «که بدنه گلی با یک یا چندین دوغاب رنگی پوشیده شده وسپس با کنده کاری(خراش) خطوط با عمق مناسب در قسمت های دوغاب شده، طرح های تزیینی ایجاد می¬شود،برای ایجاد خطوط مختلف از ابزار گوناگونی استفاده می شود.»(پترسون،1388) البته اگر بخواهیم این واژه را از لحاظ تاریخی بررسی کنیم، ظروف اسگرافیتو در ایران نام های دیگری نیز بر خود گرفته اند به طوری که «این ظروف به علت استفاده از طرح های تاریخی ایران مانند نقش اسفنکس¬هایی با بدن شیر و سر انسان، عقاب، اسب، شیر و مرغ عنقا، به ظروف گبری معروف شده و بیشتر منسوب به گروس و آمل و آقکند و یاسکند هستند و تحت عنوان ظروف اسگرافیتو و شانلوه ساخته شده اند.
بود که از لحاظ قدمت طبق مواد فرهنگی متعلق به قرون 6-9 هجری قمری را شامل می¬شد بعد از آن از عمق 80 سانتی متری که لایه سوم نامیده می¬شود که دارای لایه رسوبی همراه با مقدار زیادی شن سیاه و زرد رنگ از نوع رودخانه¬ای بود و در آن هیچ¬گونه نهشته فرهنگی وجود نداشت و با زدن کلنگ که صدای بم و توب توب داشت که خالی بودن را گواه می داد ناگهان نوک تیز کلنگ در خاکی نرم فرو رفت. در ایران نیز گچبری در دورههای مختلف تاریخی همراه با تفاوتهایی بودهاست. قدیمیترین قالبهای تراشیده شده از سنگ همراه با آثار سفالی سدههای چهارم و پنجم میلادی در حفاریهای نیشابور بهدست آمدهاند که در فواصل نقوش آن آثار باقیمانده از پشم به چشم میخورد. نوع سوم: عبارت است از کاشیهای ساده با لعاب یکرنگ (لاجوردی سفید ـ فیروزهای) و با اشکال و اندازههای مختلف (مربع ـ مثلث شش ضلعی …)میباشد، پراکندگی این نوع کاشی بیشتر دربخش شارستان قابل مشاهده میباشد.
خمیره سفالها با لعاب یکرنگ اکثراً نخودی تا نخودی متمایل به زرد و صورتی و قرمز است. با توجه به کاوشهای صورت گرفته در شهر بلقیس اسفراین میتوان اذهان نمود، ساکنان شهر اسفراین در دوران اسلامی به ویژه سلجوقی و ایلخانیان از لحاظ صنعت فلزگری از سطح دانش و فن آوری بالائی بهرهمند بودهاند. انجام مطالعات و کاوشهای باستان شناختی منجر به معرفی شهر بلقیس و تبیین اهمیتهای فرهنگی آن شده، این امر و تلاش مسئولان میراث فرهنگی باعث تأسیس پایگاه میراث فرهنگی شهر بلقیس در سال ۱۳۸۸ شد. از این زمان، پایگاه شهر بلقیس به موازات کاوشهای باستان شناختی، به انجام فعالیتهای مرمتی در بخشهای مختلف شهر به ویژه مرمت ارگ و نیز مقبره شیخ آذری پرداخته و برنامههای گستردهای برای شناسایی و معرفی این میراث ارزشمند باستانی در دستورکار دارد. طی کاوشهای باستانشناسی در شهر تاریخی اسفراین آثار زیادی از قطعات کاشی بهدست آمده که نشان میدهد هنر کاشیکاری در این شهر در زمان حیات از شکوفایی و رونق بالایی برخوردار بودهاست و اصولاً از این هنر در بناهای شاخص استفاده میشدهاست. و مدیریت این پایگاه از زمان تأسیس تاکنون بر عهده مهندس علیرضا نجفی بوده و ایشان جهت بازسازی و اخذ مجوز جهت کاوشهای باستان شناختی تلاش فراوانی کردهاست.
پایه هر دو قوس بر روی یک ستون مشترک قرار دارد که سرستون بالشتکی آن نیز نشان داده شدهاست. کاشی به قطعه سنگی مصنوعی گفته میشود که طول و عرض آن مختلف بوده و ضخامت آن چند میلیمتر است و یک روی آن دارای سطحی شیشهای بوده و کاملاّ صاف و صیقلی میباشد. سیستم حرارتی راداری زمینی از منابع زیر دست یا پائین دست رادار زمینی دستی میباشد. شهر تاریخی اسفراین یکی از شهرهای است که تا حمله مغول تابعیت نیشابور داشته و تا این زمان هیچگونه سکهای کشف نگردیده که ضرب اسفراین بوده باشد برای اولین با از زمان ایلخانان است که این شهر مستقل و دارای ضرب مسکوکات میباشد. آثار گچبری بهدست آمده هم درست در روی ساختار قرون سوم وچهارم از داخل دو فضای صحن دار که به نظر باستان شناسان احتمالاً متعلق به دوره ایلخانی است از بین آوارها کشف گردید. به ظروفي كه چنين نقاري و رنگ آميزي روي آن انجام گیرد ، كارشناسان دنياي غرب «اسگرافيتو» نام داده اند.کامبخش فرد هم به اين ظروف لعاب پاشيده اطلاق کرده است . به این ظروف نیز میتوان "منبت" اطلاق کرد.» (کامبخش فرد، 1389) ظروف اسگرافیتو احتمالا از رایج ترین سفال های لعابدار دوران اسلامی اند،«همچنان که آرتور لین درباره این ظروف تحت عنوان "سفال رایج" صحبت کرده است.» (خلیلی، 1384) سفال لعاب لکه ای یا لعاب پاشیده و نقش كنده درگلابه(اسگرافيتو): همانند سفال با لعاب لكه اي، سفال اسگرافيتو هم پيشينه اي نسبتاً پیچیده دارد.
لینک منبع
این سایت
اینجا
این سایت
این لینک
منبع
سایت
سایت منبع
لینک منبع
این سایت